بایگانی فروردين ۱۴۰۳ :: چم به معنای رود

چم به معنای رود

می‌شه بریم یه جا، زندگی نمیره؟

انتظاراتِ احمقانه

به نظرم احمقانه‌ست که از آدم‌ها بابت احساساتشون گله‌مند باشیم یا ازشون بخوایم که طورِ دیگری احساس کنند.

برای مثال، گله‌مند باشی از این که به اندازه‌ی مطلوب دوستت نداره، بهت اعتماد نداره، دلش نمی‌خواد باهات وقت بگذرونه، باهات راحت نیست، و امثالهم.

آخه ارادی که نیستش، دلیه. شما خودت می‌تونی تصمیم بگیری که فلانی رو بیشتر دوست داشته باشی؟ خب نمی‌شه دیگه. نتیجه هزارتا چیزِ معلوم و نامعلومه، نتیجه‌ی چیزهاییه که ممکنه کاملا خارج از اراده‌ی ما و بقیه‌ی آدما باشن.

مزایا و کاربردهای «تفکیکِ دغدغه‌ها»

یه مدت پیش پست «تفکیکِ دغدغه‌ها» رو نوشتم و کلیتِ داستان رو توضیح دادم. حالا توی این پست می‌خوام یه مثال بزنم از کاربردِ این اصل توی زندگیامون.

بی‌فضیلت

خیلی خیلی پیش می‌آد که می‌بینم آدم‌ها دارن کلی تلاش می‌کنن تا اثبات یا تظاهر بکنن که فلان ویژگی رو دارن، در حالی که واقعا هیچ‌جوره هیچ فضیلتی در داشتنِ اون ویژگی نیست!

درسای ریاضی سخت‌تره،‌ رقابت تجربی وحشتناک‌تره. من برده‌ی بهتری‌ام توی نظام سرمایه‌داری، کارفرمای من خیلی خوب تونسته من رو خر بکنه و من مثل سگ دارم براش کار می‌کنم و دیگه دارم نابود می‌شم از بس که کار کردم. آدمِ تک‌بعدی‌ای هستم و دارم خودم رو با فلان‌چیز خفه می‌کنم و از بقیه‌ی ابعادم غافل موندم. دهه‌ای که ما توش به دنیا اومدیم فاجعه بوده و ما نسل سوخته هستیم، من بدبخت‌ترم.

تفکیک دغدغه‌ها

خیلی وقتا می‌شه اصول دنیای علوم کامپیوتر رو به زندگیمون بسط بدیم. مثلا اصل Seperation of Concerns یکی از اون اصول بنیادی توی دنیای نرم افزاره که اگه حواسمون بهش نباشه، زندگی واقعا سخت می‌شه. لپِ مطلب اینه که «مشکل‌هات رو از هم تفکیک بکن و بعدش برای هر کدوم یه راه حل مستقل ارائه بده».

Designed By Erfan Powered by Bayan