بایگانی مهر ۱۴۰۲ :: چم به معنای رود

چم به معنای رود

می‌شه بریم یه جا، زندگی نمیره؟

چهارچوب‌های فکری مشترک

خب، می‌دونیم که آدمای مختلف، دنیای رو مثل هم نمی‌بینن، و این یه جاهایی واقعا عجیب و جالب می‌شه.

ولی باز، می‌تونی ببینی که اونایی که ۱۲ سال تو این مملکت مدرسه رفتن، با وجود همه‌ی تفاوت‌هاشون، باز یه اشتراکاتی دارن تو چارچوب‌های فکری‌شون، همین‌طور اونایی که این‌جا دانشگاه رفتن، همین طور کسایی که تو حوزه‌ی فناوری کار می‌کنن، کسایی که راننده‌ی تاکسی‌ان، کسایی که مادرن، کسایی که عاشق شدن، کسایی که تو یه رده‌ی سنی هستن، و و و و.

و می‌دونی، خب معمولا با کسایی ارتباط داریم که باهاشون چهارچوب‌های فکری مشترک داریم. به نظرم یکی از چیزهایی که کمک می‌کنه بتونیم خارج از چهارچوب فکر بکنیم، و گیر اشتباهای تکراری گوسفندوار نیفتیم، ارتباط با آدماییه که باهاشون کمترین تفاهم و اشتراک رو داریم، هرچند که واقعا سخته و خیلی انرژی می‌گیره.

بلوغ

دوست داشتم توی همین چند کلمه، بتونم یه چیزی بگم که به دردمون بخوره، پس بذارین خیلی کلیشه‌ای، سریع و مستقیم برم بالای منبر.

بزن قدش

بچه‌تر که بودم، فراری بودم از هر تماس بدنی‌ای با هر فردی.
مثلا عاشق داییم بودم، اما کافی بود دستش رو بذاره رو شونه‌ام، تمام بدنم منقبض می‌شد، ضربان قلبم می‌رفت بالا و تنفسم به هم می‌ریخت و تا لحظه‌ای که دستش رو برداره، قفل بودم و مغزم تبدیل به ماشین‌لباس‌شویی می‌شد و نمی‌دونستم باید چی کار بکنم.
نمی‌دونم چرا. نمی‌فهمم چرا. 
همین. فقط خواستم خواهش کنم بی‌اجازه به کسی دست نزنین، مخصوصا بچه‌ها. اگه بلد باشین بهش یاد بدین مهارت‌های دیگه رو هم، که عالیه.

پ. ن. یه ویدیوی بامزه گذاشته بود، با این مضمون که «اگه تو هم توی بچگی شرایط مناسبی نداشتی و این باعث شدش که حسابی گند بزنی و تصمیمات اشتباهی بگیری، ولی الان داری سعی می‌کنی خودت رو بهتر کنی، بزن قدش».

Designed By Erfan Powered by Bayan