رو با هم :: چم به معنای رود

چم به معنای رود

برای دوستِ خوبم، با همه نقص‌هام

رو با هم

می‌شینم پای لپ‌تاپ و می‌خوام یه پست بنویسم، از یکی از چیزایی که به نظرم ارزش فکر کردن داره.
یادداشت‌هام رو نگاه می‌کنم. پیش‌نویس‌ها رو نگاه می‌کنم. یه پیش‌نویس دارم، که ظاهرا تاریخش  ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ ئه. دوستش دارم و به نظرم جالبه. وقت می‌ذارم و چپ و راستش می‌کنم.

مخاطب دوست نداره نصیحت‌ش بکنی. مخاطب دوست نداره بهش حرف‌های رک و راست و کلیشه‌ای بزنی. مخاطب دوست داره گول بخوره. دوست داره گردنش رو با پنبه ببری، نه با چاقو. دوست ندارن بهشون بگی «وسط بیابونی و داری از تشنگی می‌میری، بفهم. یه حالی به فکرِ خودِ بدبختت بکن. حواست نیست چقدر بدبختی و چقدر توی درد و عذابی و داری نابود می‌شی؟ نمی‌فهمی یه چیزی این وسط اشتباهه و باید درست بشه؟». کسی دوست نداره اینا رو بشنوه. آدما دوست دارن بهشون بگی «وای، تو هم تشنه‌ته؟ آره... منم تشنه‌مه... بیا بریم دنبالِ آب بگردیم... ای وااای چقدر اتفاقی، اون‌جا رو ببین، اون‌جا آبه! وای خدایا نجات پیدا کردیم!»

خب، من نه. من که منجی نیستم. من نمی‌تونم بهت قول بدم ایده‌ای که دارم، درسته. پس چرا باید تلاش کنم برای خوشگل‌تر گفتن‌ش؟ برای این که تو قبول‌ش بکنی؟ من دلم نمی‌خواد تو قبولش بکنی، فقط می‌خوام بگمش، تا بیشتر بهش فکر کنیم. تا بمونه و بعدش بیایم و دوباره چپ و راستش بکنیم.

خلاصه که، تصمیم گرفتم این طور ایده‌هام رو، به جای این که خوشگل‌ش کنم و داستانش کنم، تا بیشتر پذیرفته بشه، واضح و شفاف بنویسم‌شون، تا بیشتر حلاجی بشه.

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan