بایگانی شهریور ۱۴۰۳ :: چم به معنای رود

چم به معنای رود

برای دوستِ خوبم، با همه نقص‌هام

بررسی عملکرد، ۲۵ تا ۳۰ شهریور

تا الان وبلاگم برای جای انتشارِ چیزهایی بودش که فکر می‌کردم خوندنش می‌تونه خوب باشه.

حالا می‌خوام یه استفاده‌ی شخصی هم به وبلاگم اضافه کنم. عنوان پست‌های مربوط بهش با «بررسی عملکرد» شروع می‌شه که مشخص باشن.

میوه‌ی ممنوعه

هشدار: این پست شامل ۱+ واژه‌ی نامناسب برای افراد زیر ۱۳ سال است.

مونیخ: هفته‌ی چهارم

سه‌شنبه

صبح می‌رم laundry، چون برام جدید بودش و نمی‌دونستم چطوریه، خیلی مقاومت می‌کردم و می‌پیچوندم و نمی‌رفتم، باید یکی دو هفته پیش می‌رفتم. تک‌تک مراحل رو با ترس پیش بردم ولی خب به رغم چالش‌های پیش رو، همه چیز درست پیش رفت نهایتا.

اندر یادگیریِ زبان‌های بی‌استفاده

رفتم یه رستوران ایتالیایی، نه من ایتالیایی یا فرانسوی بلد بودم، نه اوشون فارسی یا ترکی یا انگلیسی، ولی به هر مصیبتی که بود سفارشم رو دادم. هم سفارش‌ها رو می‌گرفت خودش، هم پیتزاها رو می‌پخت.

خیلی آدمِ دوست‌داشتنی‌ای بود. ای کاش به اندازه‌ی کافی پررو بودم و یه بغلی می‌کردمش.

رفتم و نشستم پای یه میز، منتظر. دورم پر از آدمایی بود که اکیپی یا دونفری اومده بودن. دو بار اومد سراغم و با پانتومیم و کلمه‌های دست و پاشکسته چند کلمه‌ای صحبت کردیم.

پیتزام رو که خوردم، رفتم با پانتومیم و یه Perfecto ازش تشکر کردم.

ده یازده شب بود و دیگه تو کوچه‌های پیچ در پیچ oldtown لیون از توریستا هم خبری نبود و قدم که می‌زدم، به این فکر کردم که اگه زبان ایتالیایی بلد بودم و تنها جایی که تو عمرم ازش استفاده می‌کردم، همین‌جا و تو همین مکالمه می‌بود و بس، وقتی که برای یادگیری ایتالیایی گذاشته بودم هدر نشده بوده.

برای منی که همیشه می‌گفتم «وای، برا چی وقت بذارم واسه یاد گرفتن فلان زبان؟ به چه دردی می‌خوره؟ از کجا معلوم بعدن بخوام اون‌جا زندگی کنم؟ یعنی چی؟»، فهمیدنش جالب بود.

Designed By Erfan Powered by Bayan