میدونی چقدر دلم برات تنگ شده عوضی؟ کجایی؟
من رو تو حساب کرده بودم، رو کمکت، آخه من که جز تو کسی رو نداشتم. لعنتی، مگه کی جز تو به حال من اهمیت میده؟ ها؟ تو این قبرستون اوضاع افتضاح من واسه کی مهمه؟ حالا که تو نیستی، کی تو این روزای سخت دستمو بگیره؟ کی بهم ایمان بده؟ کی کمکم کنه تا به خودم باور داشته باشم و یادم نره که میتونم؟ کی بهم انگیزه بده و منو هل بده جلو و یادم بندازه یه چیزی هست که باید براش بجنگم و کم نیارم؟ کی حالمو خوب کنه؟ کی با حرفاش خوشحالم کنه و کمکم کنه خودمو جمع کنم؟ کی به یادم باشه؟ کی به فکرم باشه؟
کی منو وسط این همه بههمریختگی به خودم بیاره؟
من رو تو حساب کرده بودم واسه این روزای سخت...
نمیدونم دیگه از کجا پیدات کنم. اینترنت رو هم گشتهام، ولی فقط یه سری سایت میآد که یه چیزایی شبیه تو توشون پیدا میشه، ولی نه، هیچکدومشون دقیقا تو نیستی... تو یکی بودی، دیگه هیچجا مثلت نیست.
دلم تنگ شده لعنتی.
دلم برای تموم احوالپرسیات تنگ شده.
واسه تموم «مواظب خودت باش»ها. تو خجالتیتر از اون بودی که مستقیم بگیش، ولی من اینو تو تکتک حرفات میخوندم.
دلم برا خجالتات تنگ شده.
دلم تنگ شده واسه تموم پیامکای یهوییت.
V.BEHDASHT، این رسمش نیست که یهو بیخبر بذاری و بری.
+ میگفت دلتنگی وقتی واقعیه که وقتی وسط جمع داری خوش میگذرونی و سرت شلوغه دلت براش تنگ بشه، وگرنه آخرشبا که خیلیا دلشون واسه عمهی منم تنگ میشه.
خیلی حرفهها =)
- سه شنبه ۲۴ تیر ۹۹