ایمجن‌دراگنز: آدم اگرم خودشو نمی‌شناسه، لااقل باید آستانه‌ی تحملش رو بدونه :: چم به معنای رود

چم به معنای رود

برای دوستِ خوبم، با همه نقص‌هام

ایمجن‌دراگنز: آدم اگرم خودشو نمی‌شناسه، لااقل باید آستانه‌ی تحملش رو بدونه

من هنوز تو شُکَم! نمی‌دونم آخرین بار کی بود که یه آهنگ این‌طوری وارد شبکه‌ی عصبی بدنم شده بود.

Friction | Imagine Dragons

+متن و ترجمه‌اش. (ب. ن: با چندتا جاش اختلاف نظر دارم :دی پیشنهاد می کنم سری اول با متن خالی انگلیسی گوش بدین لااقل.)

+آهنگ شلوغ و پرسروصداییه.

+دفترچه آلبوم که متن همه‌ی ترکاش رو داره.

حتما میرم گوش میکنم کاراشونو^_^مچکرم

امیدوارم دوست داشته باشین =) خواهش می‌کنم.

من خیلی این بندو دوست دارم :) وقتی آهنگ I'm so sorry رو شنیدم طرفدارشون شدم. از این ادمایی نیستم که آهنگای مختلف گوش کنم معمولا یه پلی لیشت رو تا مدت ها گوش میدم برا همین نگشتم که خواننده یا بند دیگه ای مثلشون پیدا کنم:(

واقعا خوبن =))
منم اون آهنگو خییلی دوست دارم! منم با Believer باهاشون آشنا شدم.
به خوبی اینا که پیدا نمی‌شه، و واقعا سبکشون فرق داره، ولی شاااید بشه یه مقداری Coldplay یا Twenty one pilots یا Fall Out Boy رو شبیه‌شون دونست. البته هر کدوم از این بندا سبک خاص و کاملا متفاوت و خاص خودش رو داره، فقط نسبت به بقیه شبیه‌ترن به هم اینا.

وایی مرسی از توضیح! منم همینطوری که گوشش می‌دادم حس می‌کردم راجع به یه جور سقوط داره حرف می‌زنه ولی اورشلیم و سنت پیتر و ایناش نمی‌فهمیدم چیه اون وسط :)) برم از اول گوشش بدم، مرسی مرسی :)

 

نه اون رو نشنیدم. دانلود می‌کنم :)

 

خواهشمندم =) این کریس‌مارتینِ **** اون‌قدر صداش حس داره که اگه به زبان گودزیلایی هم آهنگ بخونه، اگه آدم اهل دل باشه می‌فهمه این داره درمورد چی می‌خونه. واقعا خییلی گروه منسجمین، یعنی صدا و ریتم و متن و هممه‌چیشون با هم مچه...

امیدوارم دوستش داشته باشین =)

شاید یه دلیل شگفت‌زدگی من این بود که قبل از آلبوم everyday life به جز چند تا آهنگ از کلدپلی چیزی گوش نداده بودم. جالبم هست که بعد از اینکه اون همه از اون آلبوم حرف زدم، خودمم اینطوری نبود که هی بشینم همه‌ی آهنگاشو گوش بدم. چندتاشون رو بیشتر دوست دارم و بقیه معمولی‌ان.

Viva la Vida رو گوش دادم و دوسش دارم! ولی کاملا متوجه منظورش نمی‌شم! یه کاور هم تازگی پیدا کردم ازش یه دختره خونده خیلی قشنگه. اسمش Katie Herzig عه اگه خواستین گوش بدین. (البته ریتمش خیلی آرومه :)) )

نمی‌دونم، با خودم می‌گم شایدم از اون آلبوماست که برای چند بار شنیدن نیست. بعضی از آلبوما هستن که خیلی قشنگن، خیلی حرفای جالبی هم توش می‌زنن، ولی فقط برای چندبار شنیدن نیست. یه بار که گوش می‌دی، می‌گی آها! پس این‌طوریه، جالبه.
دفعه‌های بعد که آدم گوشش می‌ده می‌گه خب اینو که گفتی! می‌دونمش دیگه، برا چی باید دوباره بشنومش؟!
حالا نمی‌دونم، برم بیشتر از آهنگاش بفهمم بعد تجدید نظر کنم.

خیلی برام عجیبه که هیچکی نمی‌فهمه این آهنگ داره از چی حرف می‌زنه و بازم همه دوستش دارن، خودمم!
منم تا قبل از این خیلی دوستش داشتم، ولی اصلا نمی‌فهمیدم منظورش چیه و اصلا این حرفاش یعنی چی، ولی خب باز حس جالب و عمیقی داشت برام.
بعدش که رو متنش دقیق شدم و چند جا در موردش خوندم و بیشتر متوجه منظورش شده، دیگه اصلا... واقعا اگه قرار باشه چندتا دونه آهنگ رو به عنوان موردعلاقه‌ام انتخاب کنم، یکیشون اینه.
اگه درست متوجه شده باشم، خودشو به یه پادشاه فرانسوی ابرقدرت تشبیه می‌کنه و داره سیر تاریخ فرانسه رو تعریف می‌کنه، تا وقتی که سرنگون می‌شه و یه عده‌ی دیگه می‌آن قدرت رو به دست می‌گیرن.
ظاهرا The king is dead, long live the king! جمله‌ی معروفیه که هروقت یه پادشاه می‌میره مردم می‌خوننش، و اولین بار هم فرانسویا ابداعش کردن.
از نیروی دریایی فرانسه شروع می‌کنه و می‌گه (seas would rise when I gave the word...) و قلمروشون که تا اورشلیم بوده و قدرتش با امپراطوری عظیم رم برابری می‌کرده و با آدماش تو کل دنیا نفوذ داشته. و این که این قدرت باعث شده چیزایی مثل صداقت رو از دست بده (Once you go there was never an honest word) و حالا نه تنها قدرتش رو از دست داده، بلکه پاکیش رو هم از دست داده و دیگه توی بهشت هم جایی نداره (I know Saint Peter won't call my name).
از اولین آهنگایی بود که ازشون شنیدم، سه‌سال پیش حدودا. یکی دو ماه پیش که کل آلبوم رو گوش دادم، رفتم ته و توی آهنگ رو درآوردم و خیلی عمیق‌تر شدش آهنگ برام و الان خیلی بیشتر دوستش دارم... واسه همه‌چی هم می‌شه گوشش داد. از این‌که یه زمانی ترازات تو قلمچی خیلی خفنتر بوده (:دی) تا روابط عاطفی و کلا همچی دیگه، و همه‌مون به شکلی این سقوط از قدرت و از دست دادن کلی چیزمیز رو تجربه کردیم.
Something Just Like This رو هم همون موقعا گوش داده بودم. شنیدینش؟ خیلی پرطرفداره اونم، و خیلی قشنگ و ظریفه، خیلی زیاد...
رفتم کاوره رو هم دیدم، خیلی قشنگ و لطیف بودش. (ظاهرا با این آهنگای خیلی راک ذهنیت خودمو خراب کردم :دی بابا من آروم هم خیلی گوش می‌دم! البته اینا هم آخرش جوگیر شدن و زدن تو کار تخلیه‌ی آشفتگی روحی و غم!)

من راک گوش دادنم فکر کنم با آناتما و اونسنس شروع شد :)

ولی در کل با «خیلی راک»ها زیاد میونه‌ی خوبی ندارم :))

 

+ نکته‌ی جالبی بود :دی

آره هستن این مدل مسائل، البته خب دیگه در این حد هم ساده نمی‌کنن :)) مثلا من یادمه تو یه سری درسا که با شتاب گرانش کار داشتیم معمولا همون ۹.۸۱ می‌ذاشتیمش :)

ولی قضیه اینه که اگه مثلا تو مهندسی بخوای در نظر بگیری، همیشه مجبوری یه سری ساده‌سازی‌ها بکنی وگرنه مسئله خیلی پیچیده میشه. منظورم از پیچیدگی هم فقط از نظر تئوریش و مثلا بزرگ شدن فرمولا نیست. ممکنه برای جواب گرفتن مجبور باشی بذاری یه کد ران بشه و اینجا زمان و هزینه چیزای این شکلی هم مهم میشه. حداقل توی مهندسی اینجوریه که مجبوریم یه شرط‌های ساده‌کننده بذاریم به هر حال. ولی خب از اون سمت هم باید مواظب باشیم این صرف‌نظر کردنا خیلی تو جواب نهایی خطا ایجاد نکنن. بنابراین در کل باید بگم جنبه‌ی عملی داره اتفاقا :))

در کمال شرمشاری از هیچ کدومشون چیزی نشنیدم تا حالا =( باید یه دوره برم از این نسبتا قدیمیا هم گوش بدم.
آره، برای منم خیلی راکا دیگه باید خیلی خاص و متفاوت باشن که خوشم بیاد، ولی خب، تو آهنگایی که درمورد آشفتگی ذهنی و ایناست، خیلی راکا رو بیشتر ترجیح می دم، احساس می کنم همچون محتوایی، همچین ریتم شلوغی می خواد.
الان یاد mind is a prison افتادم که از وبلاگتون شنیده بودم، خییلی قشنگ بود، مخصوصا متنش، ولی برای شخص من یه آهنگ شلوغ و پرسر و صدا لازم داشت.
ولی آره، به هرحال زیادی شلوغ بودن دافعه خودش رو داره که به این راحتیا با عوامل دیگه جبران نمی شه.

+اوه! 9.81! نه، غلط کردم، من با همین دبیرستان راحتترم اصلا!
خیلی خوب و دقیق و مفید توضیح دادین، این که، "جنبه عملی داره اتفاقا"، دیدگاهم رو اصلاح کردین =)

++راستی بالاخره آلبوم everyday life رو هم گوش دادم. نمی دونم چرا ولی اون قدرا ازش خوشم نیومد :/ یعنی فعلا کمتر از همه آلبوماشون... الان رفتم دوباره اون پستتون رو خوندم، به این نتیجه رسیدم که شاید واسه این باشه که آهنگاش معانی بیشتری دارن و چون فعلا کاملا متوجه منظورشون نمی شدم خیلی دوستشون نداشتم. امیدوارم وقتی برم تو بحرشون و بیشتر متوجه بشم، بیشتر لذت ببرم.
وایی، یکی از آلبومای قدیمیترشون رو هم گوش دادم، خییلی خوب بود اصلا -_- viva la vidaشون رو شنیدین؟ اگه نه، اگه فرصت کردین گوش بدین به نظرم. آخر اون هم وصل می شه به Violet hill (خودم کشف کردم :دی) و اون هم خیلی فوق العاده بود حقیقتا...
خیلیم پرسروصدا نیستن.
نمی دونم چرا اون آلبوم رو نصفه گوش داده بودم قبلا.

ببخشید من این قدر حرف می زنم😬، از پستم بیشتر شد.

این دیگه خیلی راک بود :))

چه توصیف خوب و دقیقی، خیلی راک!

دیشب داشتم گوشش می‌دادم، رسید به اون آخراش که دااد و هوار می‌کرد. بعد به خودم گفتم پسر! چی شد که به این‌جا رسیدی؟ آخه من تا دو سال پیش، غالب آهنگایی که گوش می‌دادم پاپ بودن، اونم پاپ خیییلی آروم و رمانتیک و اینا. بعدش به این نتیجه رسیدم همه چی از اون وقتی شروع شدش که رفتم آهنگای Twenty One Pilots رو گوش دادم. منو از راه به در کردن :دی

+داشتم به اون تیکه‌اش فکر می‌کردم که می‌خوند You can't fight the friction
بعد دیدم ما با اون تستایی که آخرش می‌گه «از اصطکاک صرف نظر شود» این جمله رو نقض کردیم [ایموجی‌عینک‌دودی]! تو دانشگاه هم امثال این سوالا هستن که صرفا جنبه‌ی این رو داشته باشن که دستت راه بیاد و از فرمولا استفاده کنی، وگرنه جنبه‌ی عملی ندارن اصلا؟

من اهنگ dreamش رو بیشتر دوست داشتم :)

خییلی قشنگ بودش اونم...
من از ترک اول شروع کردم به گوش دادن. واسه بار اول، خیلی مقیدم به این موضوع! چون به نظرم یه دلیلی داشته که به اون ترتیب آهنگا رو چیدن. به فریکشن که رسیدم دیگه اصلا حالم دگرگون شدش! دیگه اومدم اینو پست کردم و باقی ترکا رو گوش ندادم. الان واسه کامنت شما رفتم اون رو هم گوش دادم، حقیقا خییلی قشنگ بود اونم، احتمالش هستش که شاید اونم بره تو اون پلی لیست مخصوصم.
واقعا خیلی کاراشون خوبه، من این قدیمیا رو از جدیدا خیییلی بیشتر دوست دارم. واقعا ننگ بر من که واسه فال اوت بوی، شنیدن آهنگای اینا رو به تاخیر انداختم -_-

اون جاش خیلی خوب بود که می خوند
And all these sorrows I have seen
They lead me to believe
That everything's a mess
پنجشنبه ۱ خرداد ۹۹ , ۱۶:۴۳ مائده ‌‌‌‌‌‌‌

آه، fiction نمیدونم دقیقا از کجا وارد پلی لیستم شده ولی بسیار دوستش دارم. ضمن اینکه این آهنگ، آهنگ شبه. باید تو تاریکی و سرمای اتاق گوشش بدی.

من از راک و آلترنیتیو سیر نمیشم، فکر میکنم همونقدر که موزیک کلاسیک ترمیم کننده ی اعصاب و روح بخش بوده برای انسان ها از قرن های پیشین، راک هم موهبتی برای قرن ماست، همونقدر تلنگر زننده به این روح های منجمد، بی حس و کرختی که سرمایه داری ازمون ساخته.

آره، دقیقا، آهنگ تاریکی. برای شخص من، شب شب نبود ولی. بیشتر یه چیزی حدود دمدمای غروب بود. ولی سرما، آره دقیقا، سرما... اه، کاشکی زمستون شنیده بودمش تا می تونستم تو یه شب سرد پاشم برم بشینم تو بالکن و گوشش بدم، اه.
منم وقتی می خوام آهنگ گوش بدم، هدفونمو برمی دارم و می رم اتاق پشتی که از باقی خونه تاریکتره باز.
اتفاقا منم داشتم به همچین چیزی فکر می کردم. داشتم به اون نگاه اسطوره ای به آهنگای کلاسیک فکر می کردم. بعدش با خودم گفتم آیندگان به گروهای خفن و عجییبی مثل ایمجن دراگنز چطور نگاه خواهند کرد؟
آره، واقعا باید قدر بدونیم که همدوره شون هستیم. هرچند که به خاطر عامه طرفدارای بیخود و موقعیت جغرافیایی و اینا دیگه همزمانی اوون قدرا مطرح نیست، ولی همین که می دونیم الان هستن و هنوز می خونن و بازم قراره ازشون بشنویم، خودش قشنگ و دلگرم کننده است.
بعد، نمی دونم راک اینا از لحاظ ساختاری و فنی هم فرق داره یا نه، ولی واقعا باقی راکا هم باهاش قابل مقایسه نیستن، یه هنر خاص و متفاوتن حقیقتا.
مرگ بر نظام سرمایه داری -_-

یه پلی لیست دارم، آهنگاییه که خیلی عمیق حسشون می‌کنم و از این حرفا... یه سری خیلی عصبی شدم، بس که دلم می‌خواست بعضی از ترکاش رو حذف کنم مثلا، یا گیر کرده بودم که جای این آهنگ این‌جاست یا تو یه پلی‌لیست دیگه‌ام. در نتیجه زدم حذفش کردم =)

فکر کنم دوسه‌ماه پیش بود، دیدم جای خالیش خیلی احساس می‌شه، دوباره بازش کردم و از اول پرش کردم، منتها با قوانین جدید! اولا که این پلی‌لیست مستقل از بقیه‌ست، یعنی هییچ کاری ندارم فلان‌آهنگ تو فلان‌پلی‌لیست دیگه هم هست یا نه. بعدم این‌که اگه ترکی رو اضافه کردم، حق ندارم برش دارم. اینه که هر آهنگی رو بعد از چند بار که دیگه مطمئن شدم پایدار دوستش دارم، اضافه‌اش کنم.

و خب، با همه‌ی اینا، تا حالا نشده بود آهنگی رو قبل از لااقل سه‌چهاربار شنیدن اضافه‌اش کنم، معمولا طول می‌کشه بفهمم واقعا یه آهنگ چقدر دوست دارم.

مثلا آهنگ Bishops Knife Trick یه مدت مدیدی واقعا عمیقترین آهنگم بود، چند ماه. و خب، تقریبا یکی دو ماه بعد از این‌که برای بار اول شنیدمش، تازه فهمیدم که چقدر این آهنگ رو حس می‌کنم.

ولی این لامصصب، وسط کرس بودش، اون‌جا که داشت داد می‌زد YOU CAN'T TAKE THE PRESSURE! که یه لحظه ترسیدم و آهنگو پاز کردم (هرچند همیشه سعی می‌کنم وسط آهنگ قطعش نکنم که اون جریانش به هم نریزه)، بعد دیدم دست و پام یخ زده :| من خیلی وقته، شاید بیشتر از یه ساله که هیچ آهنگی دیگه حس خیلی خاصی برام نداره واقعا، فوقش می‌گم آها! این خیلی قشنگ به نظر می‌رسه، باید دوستش داشته باشم، پس دوستش دارم.

+این آلبومای قدیمی کلدپلی هم حقیقتا شاهکارن، چرا سرسری از چندتاشون گذشته بودم؟ باید واسه‌شون پست بذارم بعدا... چیزای عجیبین...

+فکر کنم تا یه مدت قراره فقط پست معرفی آهنگ قراره بذارم!

+ در مورد دفترچهه هم، خب چون معمولا آلبومی(کل یه آلبوم با هم) آهنگ گوش می‌دم، فکر کنم بهترین روش برای خوندن متناشون همین باشه. بوکلتاشون معمولا راحت پیدا می‌شه، سایتای خوب هم اصلا می‌ذارن روی خود آلبوم، ولی این یه کم سخت گیرم اومد. اکانت لینکدین می‌خواستش و اینا. بعد نمی‌دونم چرا دارم اینو تعریف می‌کنم الان!

You can't fight the friction
So ease it off

You can't take the pressure
So ease it off

Don'tell me to be strong
Ease it off

You can't fight the friction
So ease it off
...
Why can't you let go
Like a bird in the snow
This is no place to build your home

آره چه پر سر و صداست ! D:

لامصب سر و صداش هم یهویی می‌زنه، روح و روان آدم رو قاطی‌پاتی می‌کنه!
بعد من معمولا با آهنگا تحرک خاصی ندارم و فقط می‌شینم سر جام و حس می‌کنمشون :دی این لامصب اون‌قدر حس می‌شد که انرژیش رو به صورت سرما منتشر می‎کرد!
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan