هرچند بیشترمون معتقدیم که نباید کسی بابت ویژگیهای انتسابیش تشویق یا تنبیه بشه، اما یه ویژگیهای انتسابیای هستن که بابتشون خیلی تشویق و تحسین میشیم. مثلا استعداد داشتن توی چیزایی که جامعه دوست داره، مثل استعداد حفظیات یا ریاضیات. این استعدادا باعث میشه شاگرد اول بشیم و همه برامون بهبه و چهچه بکنن و فکر کنیم شاخ غول رو شکستیم.
فکر میکنم این تائید و تشویقها، باعث میشه یه رضایتِ سطحی رو حس بکنیم. نتیجه؟ به جای تلاش برای کارایی و شکوفایی، قانع میشیم و میشینیم سرِ جامون.
یاد یه حرفی میافتم که مجتبی شکوری میزد، در موردِ این که از آرزوها و هدفهاتون زیاد حرف نزنین، چون که «وصف العیش، نصف العیش». همین حرف زدنه خودش لذتبخشه و باعث میشه یه لذتِ سطحی رو تجربه کنیم و راضی بشیم و بشینیم سرِ جامون.
نمیدونم، اما نهایتا سوالی که از خودم دارم اینه که «اگه مجبور یا معتاد نباشی، چقدر حاضری تلاش کنی؟ مطمئنی فضیلتی هست در این تلاش کردن؟»
- دوشنبه ۳ ارديبهشت ۰۳